تأثیر کتاب و کتابخوانی در فرهنگ جامعه
سرانه مطالعه در کشورها به رشد فرهنگی آنها و بهطور گستردهتر به توسعه انسانی در هر کشور مربوط میشود. به این معنا که هر چه سرانه مطالعه بالاتر باشد بهشرط وجود دیگر عناصر آن کشور از رشد فرهنگی بالاتری برخوردار است و برعکس، یعنی هر چه از رشد فرهنگی بالاتری برخوردار باشد سرانه مطالعه بالاتر خواهد بود. جامعه جهانی هرروز در پرتو تحولات جدید، تکنولوژیهای مدرن و روزآمدی را به جامعه ارائه میدهد. در این میان اگر کسی از دانش و فن و تکنیک روز عقب بماند هیچ فرصت جبرانی برای سالهای ازدسترفته ندارد و درنتیجه در بسیاری از مسائل همگام و هماهنگ با دیگر افراد جامعه نخواهد بود. بسیاری از افراد جامعه با آن دقت و وضوح لازم این عوامل را متوجه نشدهاند. اگر بخواهیم جامعهای پیشرو داشته باشیم و هرروز فاصله ما ازنظر تمدن و تکنولوژی با جوامع پیشرفته بیشتر نشود، همچنین اگر بخواهیم ازنظر فرهنگی جامعهای بهنجار داشته باشیم، یعنی جامعهای که بتواند از یک تاریخ و فرهنگ غنی و عظیم حمایت کند و حامی و نماینده آن در بین کشورهای دیگر باشد، باید برای اهمیت و ارزش دادن افراد به مطالعه عمیقاً در اندیشه بود و به شکل وسیعی برنامهریزی کرد، زیرا ما چه بخواهیم چه نخواهیم تکنیک، دانش و فناوری روز به ما دیکته خواهد شد. پس جامعه باید وسایل ارتقاء و زمینههای ایجاد آن را فراهم کند.
در شرایط کنونی و بهرغم توسعه گسترده و حیرتآور فناوریهای جدید ارتباطی و شبکه ارتباطات مجازی در جهان، تألیف و انتشار سنتی کتاب و کتابخوانی همانند روزنامه و روزنامهخوانی همچنان جایگاه و اهمیت و نقش خود را داراست و هیچکس نمیتواند مدعی شود که روش سنتی در سایهی شیوههای جدید و مدرن اطلاعرسانی و کسب آگاهی قرارگرفته هرچند تکنولوژی جدید تحول عظیم و شگرفی در این عرصه ایجاد کرده است و کسی نمیتواند منکر این دگرگونی شود.
کتاب و کتابخوانی، هنوز در میان مخاطبان و علاقهمندان به مطالعه و تحقیق جایگاه ویژه خود را دارد و بخشی از سبد فرهنگی این اقشار را به خود اختصاص میدهد. همانطوریکه روزنامه مکتوب همچنان ویژگی و نفوذ خود را حفظ کرده و نمیتوان گفت که به دلیل وجود شبکه ارتباطی مجازی و اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی، از شمار خوانندگان روزنامه کاسته شده است. بلکه باید گفت که فناوریهای جدید بهصورت جدی به کمک روشهای سنتی آمده و البته تأثیرات خود را بر میزان اطلاعات و آگاهی افراد جوامع گذارده است.
حل این معادله بسیار ساده است که آیا تأثیرپذیری یک ملت و فرهنگ عقبمانده و بیاطلاع و بیسواد، از فرهنگ بیگانه محتملتر و پرهزینهتر است یا ملت و فرهنگی که اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش است؟ بیتردید جامعهای که در آن فضای مطالعه، پژوهش و تحقیق، به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری، به شکل مطلوب و بدون قیدوبندهای دست و پاگیر فراهم باشد کمتر از فرهنگ و القائات بیگانه تأثیر میپذیرد تا جامعهای که از فرهنگ مطالعه و تحقیق دور است.
در تمامی زمینههای فرهنگی اینگونه است که وقتی دولتها و متولیان فرهنگ عمومی، حداقلها را برای جامعه در این حوزه فراهم کردند دیگر جامعه بهویژه قشر حساس و پرانرژی و پرسشگر جوان، که کنجکاو و به دنبال دانستن بیشتر است، برای رفع نیاز طبیعی و فطری خود، کشش و تمایلات فکریاش، بهطور مطلق و یکسویه، به بیرون از مرزها و بهرهمندی صرف از محصولات و تولیدات فرهنگی بیگانه نخواهد بود و در آنجایی هم که در برخی زمینهها نیاز به تبادل فرهنگی پیدا شد که بیتردید اینگونه خواهد بود، اولویت بر حفظ و ارتقاء فرهنگ بومی و تبادل فرهنگی خواهد بود و نه مصرفکننده صرف تولیدات دیگران. طی این مسیر بسیار حساس و ظریف، تنها با انعطاف و تدبیر و مدیریت و فراهم کردن زمینه لازم برای تألیف، انتشار کتاب و کتابخوانی، ممکن خواهد شد.
در کشورهای درحالتوسعه با توجه به گسترش جمعیت و ارتقای تکنولوژی، نسبت معاملات فیزیکی افراد و حضورشان در فعالیتهای گروهی بهصورت چشمگیری کاهشیافته است. در کشور ما نیز فضاهایی که در آن معاملات اجتماعی شهروندان شکل میگیرد مانند فضاهای عمومی که فرهنگ جامعه در بستر آن ارتقاء مییابد روزبهروز در حال افول است.
افراد بیشتر زمان خود را صرف فعالیتها و مشاغل اقتصادی و خانواده میکنند. ازاینروست که در سالهای اخیر ارتباط میان افراد تغییر شکل داده و فضای مجازی نقش پررنگی را در تعاملات اجتماعی ایفا کرده است. جامعه شناسان و روان شناسان بهاتفاق معتقدند این امر ضربه جبرانناپذیری به بدنه جامعه و جامعهپذیری افراد وارد میکند .

رابطه تنگاتنگ کتابخوانی با معیشت و رفاه
نمیتوان گفت، تکنولوژی یا اینترنت عامل اصلی بیتوجهی به مطالعه و کتاب است زیرا در کشورهای پیشرفته نظیر آلمان و ژاپن که مهد تکنولوژی هستند، آمار مطالعه بالاتر از سایر کشورهاست بنابراین کتابخوانی، یک پروسه وابسته و نه یک پروسه مستقل است.
این بدان معناست که کتابخوانی رابطه تنگاتنگ با معیشت و رفاه اجتماعی دارد و تا زمانی که اجتماع بهسازی نشود، نباید توقع داشت مردمی که از صبح تا شب برای مسائل اقتصاد میدوند، نشسته و مطالعات عمیق کنند هرچند اگر هم این کار را انجام دهند، فقط یک نوع فرار از دغدغهها و مشکلات و نه برای آموختن و ساختن بهترِ زندگی است.
درگذشته بازارها نقش اساسی را در گذراندن اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی مردم ایفا میکردند و استفاده از الگوی بازار و فضاهای شهری در معماری سنتی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. در این مکانها مناسبات اجتماعی و فرهنگی بهطور گستردهای صورت میپذیرفته و افراد روابط اجتماعی و ارتباطات را بهصورت تجربی میآموختند.
کتاب و مجتمعهای تجاری
اجتماعی شدن انسان امروزی او را به سمتی سوق داده که بیشترین بهره را از امکانات موجود ببرد. درنتیجه بازارهای سنتی تغییر شکل یافته و جای خود را به مجتمعهای تجاری چندمنظوره دادند.
مجتمعهای تجاری امروزی بهصورت مجموعههای شهری طراحی گردیده و دستیابی به الگوهای فضایی جدید، خلق اشکال و فرمهای نو متناسب با خصوصیات اجتماعی و فرهنگی مراجعهکنندگان و روابط اجتماعی آنان موردتوجه قرارگرفته تا ضمن برطرف نمودن نیاز فضاهای تجاری، به تأمین فضای ورزشی، تفریحی، فرهنگی و اجتماعی تغییر کاربردی داده و ایجاد بستری مناسب برای فعالیتهای اجتماعی باشد. از سوی دیگر میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده از فضا و حضور انسان رابطه دوسویهای دارند و بر یکدیگر تأثیرگذار هستند. این موفقیت زمانی حاصل میشود که نیاز به کسب حمایت و امنیت بهعنوان اولین نشانه نیازمندی فرد در تعامل با محیط بیرونی تأمین گردد.
ازاینرو یکی از مهمترین فضاهای شهری که افراد جهت خرید و اوقات فراغت و حتی تفریح به آن رجوع میکنند مجتمعهای تجاری هستند. با توجه به نظارت و امنیتی که در این محیطها حاکم است افراد آرامش خاطر بیشتری در مجتمعهای تجاری داشته و زمانی که در محیطی انسان احساس آرامش داشته باشد از نظر روانشناسی برای یادگیری و مطالعه می تواند بهترین بازدهی رو داشته باشد.
یکی از عوامل مؤثر در عدم رغبت مردم به مطالعه دسترسی محدود به کتابفروشی است. در بسیاری از محلههای شهری در ایران کتابفروشی وجود ندارد و مردم برای خرید کتاب مجبورند وقت و هزینهی زیادی صرف کنند لذا ترجیح میدهند از خانهشان بیرون نروند و در عوض اوقات فراغتشان را به گونهی دیگری (مشاهدهی تلویزیون، بازیهای رایانهای و … ) بگذرانند. در سالهای اخیر شهرداریها و مجتمعهای تجاری اقدام به تأسیس شهر کتاب در سطح شهر و در مجتمعهای تجاری با در نظر گرفتن کانتر کتاب یا فروشگاه کتاب به فروش کتاب اقدام نمودهاند. اقداماتی از این قبیل توانسته جمعیت کتابخوان زیادی را به خود جذب کند و کتابهای روز دنیا را در اختیار علاقهمندان بگذارد. اما تعداد این کتابفروشیها کم است. در شهرستانها وضع بدتر است و شاید در کل شهر کمتر از پنج یا شش شهر کتاب و در مجتمعهای تجاری شهرستانها نیز فروشگاه کتاب خیلی محدود وجود دارد.
باید در نظر داشت ایجاد سالنهای ورزشی، فضای سبز ، مجتمعهای تجاری ، سینما و… در یک محیط مناسب بهصورت منسجم راهی برای ایجاد موقعیتی مناسب برای سرگرمی و فعالیت است اما خاطرنشان شویم که فضاهای عمومی شهری تنها برای بهره بردن از اوقات فراغت شهروندان مطرح نیست بلکه عنصر مهمی در زندگی محسوب میشود.
امروزه مجتمعهای تجاری چندمنظوره بهعنوان بستر مهمی از تعاملات روزمره و اجتماعی فعال میباشند و افراد آگاهانه یا ناآگاهانه در طول شبانهروز با آن در ارتباط هستند. بناهای تجاری ازجمله فضاهایی هستند که در درون بافت شهر قرارگرفته و بهعنوان جزئی از شهر موجودیت آن را بقا بخشیده و باگذشت زمان بهعنوان فضاهایی مهم و حیاتی احساس شدهاند که میتوانند بسیاری از نیازهای شهروندان را پاسخگو باشند.
این فضاها میتوانند محیطی پویا و فعال درزمینه های اجتماعی،ورزشی و فرهنگی نیز باشد و در جهت رشد و فرهنگ خریدوفروش و تعاملات اجتماعی نقش مؤثری را ایفا کنند. بنابراین ایجاد چنین فضایی نیاز جامعه امروز و از وظایف اصلی مسئولان است.
شما خرید کردن را دوست دارید؟ پاسخ به این سوال تا حدی به یک عامل بستگی دارد: اینکه زن هستید یا مرد. البته، این خیلی کلیگویی است اگر بخواهیم بگوییم گه «زنها عاشق خرید کردن هستند ولی مردها نیستند». مطمئناً همه ما کسانی را میشناسیم که خلاف این جمله هستند.
دنیای خرید مردان و زنان از آسمان تا زمین تفاوت دارد، خرید کردن حال و هوای اکثر زنان را به طور معجزه آسایی بهتر می کند حتی وقتی کسالت داشته باشند روحیه آنها با خرید عوض می شود در صورتی که مردان از خرید غیر ضروری اغلب بیزارند و خیلی وقت ها نیاز تعویض و تنوع را در خود حس نمی کنند در واقع گاهی با لباس سر کار به عروسی یا عزا می روند این در حالی است که یک خانم هرگز این کار را انجام نمی دهد! و برای هر زمان و مکانی از لباس خاصی استفاده می کند، با این تفاسیر چگونه این دو موج معکوس میتوانند در کنار هم و شانه به شانه به خرید بروند؟
جز نیاز های روحی و روانی برای خانم ها خرید کردن و گشت و گذار در مجتمع های تجاری است در حالیکه مردها خیلی زود از اینکار حوصلشان سر میره و در صورتیکه اینکار برای خانم ها بعنوان تفریح بحساب می آید اما مردها اصولا از این همه وقت گذاشتن خانم ها برای خرید و گشت و گذار در مجتمع های تجاری گله میکنن .
راه حلی که برای این موضوع می توان در نظر گرفت این است که در مجتمع های تجاری مکان ها و فروشگاههای کتاب وجود داشته باشد تا عموم مردم زمانیکه برای تفریح و یا خرید به مجتمع های تجاری مراجعه می کنند استفاده مفیدی از وقت خود داشته باشند طبق آمار و نظر سنجی هایی که صورت گرفته مجتمع های تجاری برای خانم ها بعنوان یه مکان تفریحی و خرید ، برای کودکان شوق استفاده از شهربازی مجتمع های تجاری را دارد اما برای آقایان که دلیلی برای رفتن به مجتمع تجاری الا در زمان خرید نیازهای خود ندارند اما در کنار خانواده بالاخره آقایان هم به مجتمع های تجاری مراجعه میکنن اما برای اینکه این مراجعه برای همه ی افراد لذت بخش باشد بایستی تدابیری همچون وجود فروشگاه کتاب با انواع کتاب های پرفروش و مناسب رده های سنی مختلف در مجتمع های تجاری در نظر گرفته شود که افراد هنگام مراجعه به مجتمع های تجاری بخصوص همراه خانواده ، کسانیکه به خرید و یا شهربازی علاقه دارند به راحتی از بودن در مجتمع تجاری لذت ببرند هم افرادی که به خرید و شهربازی علاقه چندانی ندارند اما دوست دارند در کنار خانواده باشند اختصاص دادن این تایم به مطالعه می تواند پیشنهاد منصفانه ای باشد برای لذت بردن از بودن در کنار خانواده و همینطور مجتمع های تجاری.